کد مطلب:154218 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

رفتار مصعب با زنان مختار
پس از آن كه مصعب از كشتن اسیران فارغ شد، زنان مختار را احضار كرد، ام ثابت دختر سمرة بن جندب را گفت: عقیده ات درباره مختار چیست؟ ام ثابت گفت: من آنچه را می گویم كه تو بگوئی. مصعب او را آزاد كرد.

عمره دختر نعمان بن بشیر انصاری را گفت: تو چه می گوئی؟ عمره گفت: او بنده صالح خدا بود، مصعب این زن را زندان كرد و به برادرش عبدالله زبیر نوشت، این زن را عقیده آن است كه مختار پیغمبر بوده است.

عبدالله در پاسخش نوشت: كه او را بكش، مصعب این زن را به شخصی به نام مطر سپرد تا او را بكشد این نانجیب با سه ضربه شمشیر او را كشت، كشته شدن این زن عاطفه افراد را تحریك كرد و زبان به اعتراض بر مصعب گشودند و شعراء در این زمینه اشعاری سرودند كه از جمله عمر بن ابی ربیعه قرشی اشعاری گفت كه از آنها ابیات زیر است:



ان من اعجب العجائب عندی

قتل بیضاء حرة عطبول



قتلت هكذا علی غیر جرم

ان لله درها من قنیل



كتب القتل و القتال علینا

و علی المحصنات جر الذیول



همانا شگفترین شگفتی ها نزد من كشتن زن سفید چهره آزاده زیبای گردن كشیده است كه


بدون گناه كشته شد و خدا او را از میان كشته ها خیرش دهد.

همانا كشتنت و كشته شدن بر ما و بر زنان پاك دامن واجب كشته است. [1] .


[1] طبري 743:8 كامل 275:4.